مطالب عمومی سری اول

با ۱۰ ویژگی مدیران غیرحرفه‌ای آشنا شوید

خیالات غلط بسیاری در مورد حرفه‌ای بودن در محیط کار هست.
شاید بشه گفت یکی از عادی‌ترین اشتباهات که دامن خیلی از مدیران جوون رو گرفته اینه که خیال می‌کنن: «خودنمایی به حرفه‌ای بودن باعث می‌شه تا حرفه‌‌ای به‌نظر برسین.»

اما باید بدونین که این طرز فکر به طور کامل کهنه و بی اعتبار و غلطه. از دهه ۴۰ خورشیدی هر مردی که می‌خواست حرفه‌ای و معتمد به‌نظر برسه یه کت‌وشلوار تمیز و اتوکشیده می‌پوشید و کیفی هم بدست می‌گرفت و بقیه هم خیال می‌کردن که این فرد چقدر فهمیده و بافرهنگ س. غافل از اینکه شاید این فقط ظاهر قضیه س و بطن ماجرا به طور کامل با ظاهر اون فرق داره.

به عنوان یه مدیر باید بدونین که حرفه‌ای بودن به لباس نیس، بلکه به نوع رفتار شما مربوطه.

یه مدیر توانا و حرفه‌ای کسیه که روی حرف‌های خودش بمونه، به وعده‌های خود بکنه و وظایف خود رو به درستی به انجام برسونه.

در غیراین‌صورت هر فردی می‌تونه با حرف‌های توخالی و خودنمایی به مدیر بودن، خودشو مدیر نشون بده در حالی علم و مهارت کافی واسه این موقعیت شغلی رو نداره.

باحال اینجاس که بیشتر مدیران و مسئولین بخش‌های جور واجور یه سازمان وقتی با رفتار یا کاری که همسوی خواسته‌های اونا نیس مواجه می‌شن، اونو غیر حرفه‌ای می‌نامند. از جمله می‌توان به صمیمیت بین کارمندان و قرار گذاشتن‌های اونا در خارج از محیط کاری یا بحث و دعوا‌هایی که ممکنه بین کارمندان پیش بیاد، اشاره کرد.

این در حالیه که کارمند هم انسانه و آدم هم جایزالخطاست.

چیجوری می‌توان از ساده‌ترین ویژگی‌های رفتار انسانی دست کشید؟ کنترل کردن اینجور مسایلی همه جزو وظایف مدیرعامله. اینکه فردی که داعیه مدیریت داره رفتارای خلاف میلش رو غیرحرفه‌ای بنامد تا از اتفاق دوباره اینجور مواردی پیشگیری کنه، خود نشونه واضحی از غیرحرفه‌ای بودن مدیر داره.

پروفشنال بودن یعنی توانایی انجام کارای درست و در پیش گرفتن بهترین تصمیمات؛ حتی اگه بعضی از تصمیمات هزینه‌هایی واسه شرکت بدنبال داشته باشه.

در همین زمینه در زیر ۱۰ ویژگی روشن از رفتارای غیرحرفه‌ای مدیران رو براتون نوشته‌ایم و راهکارهای لازم واسه رفع اونا رو هم یادآور شده‌ایم. واسه آشنایی با این موارد تا انتهای مطلب با ما همراه باشین.

۱- پاسخگوی کارمندان نبودن

بعضی از مدیران بنا به هر دلیلی خیلی تمایل ندارن به پیام‌ها، ایمیل‌ها یا تماس‌های کارمندان خود جواب بدن و این مهمترین رفتار غیرحرفه‌ای در فضای کاریه.

مدعیان مدیریت واسه فرار از مشکل احتمالی یا شرایط ناخوشایند، بهتر می دونن از جایگاه خود سواستفاده کرده و پاسخگوی تماس‌ها نباشن.

اما باید این رو یادتون باشه که کار کردن اصلا سخته و هر فردی وقتی قدم در راهی می‌گذراد باید سختی‌های اونو هم به دوش کشیده و با دست دست کردن یا به تاخیر انداختن کارا، دلیل بدتر شدن شرایط نشه.

۲- سرزنش کردن بقیه

تقریبا بیشتر افراد دوست دارن وقتی مشکلی پیش میاد حتما به دنبال مقصری غیر از خودشون بگردند. این اشتباهیه که بیشتر مدیران غیرحرفه‌ای مرتکب می‌شن و قبول هم ندارن که مشکل ممکنه از طرف خودشون بوده باشه.

این رفتار نه فقط نشونه نابالغی و بی‌تجربه بودن فرده، بلکه واسه دور و بریا هم مشکلاتی رو بوجود می‌آورد. به این خاطر که وقتی مشکل خود رو گردن کس دیگه ای بندازین، مطمئنا اون مشکل حل نمی‌شه و بازم به قوت خود باقی می مونه.

واسه یه مدیر فهمیده و حرفه‌ای بودن لازمه مسئولیت خطاهای خود رو بردوش بگیرین.

اینطوری هم می‌تونید در سریع‌ترن زمان ممکن راه حل مناسب واسه رفع اون پیدا کنین و هم از تجربه این اشتباه استفاده کرده و دوباره خود و شغل و شرکت خود رو در برابر اینجور اتفاقاتی قرار ندین.

با سرزنش بقیه در واقع در حال پاک کردن صورت‌موضوعین و این دردی از شما دوا نمیکنه.

 

۳- بدقولی کردن

 

وفای به عهد اولین و ساده‌ترین انتظاریه که از مدیر یه مجموعه می‌توان داشت.

وقتی فردی همیشه حرف می‌زد و دو روز بعد اونو به باد فراموشی می‌سپارد در واقع واسه بقیه مشکلاتی رو بوجود می‌آورد که بعضی وقتا می‌تونه جبران‌ناپذیر هم باشه.

مدیر حرفه‌ای کسیه که روی حرف‌های خود می‌موند، به قول‌هاش عمل می‌کنه و به این درجه از درک رسیده که بقیه روی تعهدات اون حساب کرده و واسه زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کنن.

 

۴- سیاست‌های اشتباه

 

سیاست به خرج دادن فارغ از اینکه ذاتا رفتار به درد نخور و سخیفیه، بدیش اینه بسیار گسترده هم هست.
مردم خیلی عادی براساس ارتباطات و آشنایی‌هایی که با هم دارن ترفیع یا جایزه می‌گیرند نه کاری که انجام میدن.

اینجاس که سیستم به سیاست‌های اشتباه و داغون کننده آلوده می‌شه و نتیجه اونم چیزی نیس جز در پیش گرفتن تصمیمات اشتباه و بعضی وقتا ورشکستگی.

با رشوه دادن به بعضی، توجه نشون دادن به عده‌ای که شاید حتی لیاقت اونو هم نداشته باشن و فرق گذاشتن‌های روشن میان کارمندان در واقع نشون می‌بدین چقدر مدیر ضعیف و به درد نخوری هستین که واسه پیشبرد اهداف خود لازمه جیب بعضی‌ها رو پر کنین و هوای عده‌ای رو داشته باشین تا هوایتان رو داشته باشن!

این مطلب را هم حتما بخوانید :   معرفی فشن بلاگرهای معروف دنیا و صفحات اینستاگرامی آن ها

عوضش این کار بهتره بسیار شفاف رفتار کنین و جایزه یا پیشرفت شغلی رو واسه کسایی در نظر بگیرین که به واقع مهارت و علم لازم رو دارن و با وفاداری کامل به انجام کاراشون می‌پردازند.

۵- ادعای تو خالی

ناراحت‌کننده‌ترین موضوع‌ای که این روزا در بیشتر محیط‌های کاری می‌توان دید، جعلی بودن رفتارهاست. ادعاهای توخالی که بسیار گسترده شده نتیجه مناسبی نداره و بیشتر به اخذ تصمیمات نادرست منتهی می‌شه.

خودنمایی به چیزی که نیستین در واقع یه جور دروغ گفتنه. دروغ هم رفتاری ناپسنده که همیشه عواقف بدی بدنبال داره.
به جای بیان حرف‌هایی که خودتون هم حتی به اون اعتقادی ندارین تلاش کنین با صداقت و شفاف در مورد مسایلی سخن بگید که مطمئنین انجام میدید.

همیشه بهترین و پرسودترین معامله در زندگی، واقعی و راستین بودنه.

۶- سود خود رو اولویت نیاز مشتری قرار دادن

مشتری یا مخاطب همیشه بدنبال محصولیه که شما مدعی فروش یا عرضه اون هستین. اگه به خاطر سود بیشتر خود تلاش در اغفال مشتری داشته باشین، در واقع بازنده قائله شمائید.

مردم با اعتماد به سراغ شرکت شما می‌آیند و وقتی فهمیده باشن به اونا دروغ گفته شده تا گول خورده‌ان، دوباره به سراغتون نخوان اومد. چه بسا به بقیه هم پیشنهاد می‌کنن که به شرکت شما اعتماد نکنن.

واسه داشتن یه رفتار حرفه‌ای لازمه همیشه نیاز و خواسته مشتری رو در اولویت سود بیشتر خود بذارین.

۷- رابطه اجتماعی ضعیف

شاید فردی تصور کنه پس از یه دهه رابطه با بقیه و کار کردن در شرایط جورواجور، در این مورد به طور کامل حرفه‌ایه. اما باید بدونین که بیشتر آدم‌ها در ایجاد رابطه درست با دور و بریا ضعیف عمل می‌کنن؛ به‌خصوص در شنیدن سخنان و نظرات بقیه اصلا خوب نیستن.

این رفتار نشونه روشن از ناکارآمدیه. وقتی یه نفر نتونه حرف بقیه رو به درستی بشنوه و با نیازای واقعی اونا آشنا شه، چیجوری می‌تونه به اونا خدمات یا محصولی ارائه دهد؟

یا حتی بعضی از مدیران با اینکه تحصیلات دانشگاهی دارن، اما دستی بر قلم ندارن و با نوشتن ضعیف موجب تخریب رابطه‌های اجتماعی خود می‌شن.

واسه یه مدیر حرفه‌ای بودن لازمه مهارت‌های ابتدایی رابطه برقرار کردن با بقیه رو بیاموزید و در کنار اونم به یادگیری نامه‌نگاری و نوشتن متن بپردازید.

واسه این منظور می‌تونید از کتاب‌های خودآموز در زمنیه خوب شنیدن، خوب حرف زدن و خوب نوشتن کمک بگیرین.

۸- دروغ و سرقت

مطمئنا هر دو این موارد نشونه غیرحرفه‌ای و به درد نخور بودن فرد هستن. اما بدیش اینه این اعمال رو در رفتارای روزمره بعضی از آدم‌ها نهادینه شده.

مهم نیس دروغ بزرگ یا کوچیک باشه، وقتی اونو انجام می‌بدین در واقع نشون می‌بدین که آدم ضعیف و غیرقابل اعتمادی هستین.

۹- ندادن حق و حقوق کامل به کارمندان

بعضی از مدیران به بعضی از کارمندان خود کمتر از ۱۰۰ درصد میدن.
دلیلش هم اینه که مدیر به شخصه اینجور تشخیصی داده و این تصمیم قانونی، درست یا اصولی نیس.

آدم‌های بالغ کسایی هستن که همیشه بهترین و درست‌ترین کار رو انجام میدن، حتی اگه انجام اون براشون تبعاتی به دنبال داشته باشه!

وقتی شما ۱۰۰ درصد حق کارمند خود رو بدین اونم ۱۰۰ درصد تلاش خود رو واسه بهبود و پیشرفت شغل شما می‌گذارد. وگرنه، وقتی کارمند ناراضی باشه یا بدنبال شغل جدیدی میشه یا از تلاش خود می‌کاهد و با انگیزه فعالیت نمی‌کنه.

۱۰- پوست نازک

میلیون‌ها آدم روی کره خاکی هستن که وقتی از اونا انتقاد می‌شه، غمگین و دپرس می‌شن. این افراد بسیار پوست نازک و شکننده هستن.

زودرنج و حساس بودن در موقعیت یه مدیر خیلی پسندیده و قبول کردنی نیس.
با اینجور روحیه‌ای نمی‌توان تصمیم‌گیری‌های منطقی داشت. تحت فشار قرار دادن بقیه واسه تشویق کردن‌های دروغین دردی رو دوا نمی‌کنه.

شما به عنوان یه مدیر موفق و موثر باید از نقدها به نفع خود استفاده کنین. این اعتراضات می‌تونن فرصتی واسه بررسی دوباره شغل و رفتارتون باشه تا به واسطه اونا مشکلات موجود رو رفع کرده و بهتر و بیشتر به سمت موفقیت پیش برید.

 

 

کلام آخر

 

 

آدم‌های حرفه‌ای همیشه کارایی رو انجام میدن که افراد غیرحرفه‌ای اونو ناممکن می‌دانند.

واسه خبره بودن در کار  باید بلوغ فکری، صداقت و خودشناسی دقیق داشته باشین. یعنی کارایی رو انجام بدین که لازمه نه اون‌چیزی که دلتون می‌خواهد.